برداشتی از بازی با نیوکاسل: مشکلات همچنان دامن گیر منچستریونایتد

ما مشکلاتی داریم که از قبل بوده و براش فکری نشده و حالا داریم تاوانشو میدیم و قرار هم نیست با دو تا جلسه تمرینی و خرید دو تا بازیکن درست بشه ، اگه همین امروز شروع به درست کردنشون بکنیم و همه چی هم خوب پیش بره تازه 2 سال دیگه میتونیم نتیجه اش رو ببینیم، تنها راه صبر کردنه ...

ولی مشکل این چند بازی اخیر که بد نتیجه گرفتیم خیلی ساده بوده : تیم عملا خط هافبک نداشته .... بدون کریک عملا تعطیلیم و نه تنها از مویس از هیچ مربی دیگه ای توقع نداشم بتونه اینارو ببره ... جونز که مدافعس ، کلورلی فعلا در حد ترکیب ثابت یونایتد نیست هر چند که تو هافبک سه نفره میتونه کارایی خوبی داشته باشه ، اندرسون هم که بحثی نیست ، فلاینی هم فعلا نمیشه گفت خرید بدی بوده چون اونم مثل مویس از اورتون به منچستر یونایتد اومده و زمان میبره تا جا بیفته ولی تا الان ضعیف بوده، اورا و ویدیچ هم تو شش ماه اول افتضاح بودن ... الان بدون کریک خیلی رک بگیم فقط 6/7 تا تیم خط هافبک ضعیفتری از ما دارن ... تازه با همین وضعیت و در نظر گرفتن شرایط از نظر من ما جلوی اورتون رو فرم خوب بودیم و اگه از موقعیت ها استفاده میشد الان وضعیت خیلی فرق میکرد و بالاطبع روحیه تیم جوره دیگه ای بود و بدون شک نمایش خیلی بهتری جلوی نیوکاسل داشتیم ...با این هافبک فعلی مخصوصا الان که کریک نیست و فرم بقیه بازیکن ها همین که 4/5 تا موقعیت تو هر بازی درست کنیم فکر میکنم که خیلی خوب کار کردیم ، تو هر دو بازی اخیر مخصوصا اورتون اینکارو کردیم ولی نشد و اخر سرم روی اشتباهات فردی گل خوردیم .... از بازیکن با تجربه ای مثل اورا که مصاحبه های قشنگی هم میکنه دیگه انتظار میره که تو همچین شرایطی که تیم هست با تمرکز و انگیزه بیشتری بازی کنه نه اینکه اونجوری یه توپ ساده رو نتونه بزنه و همون بره تو گل و بعد هم همه چی سر مربی خراب بشه

تعطیل بودن هافبک باعث شد جلوی کاردیف نتیجه نگیریم و همین دوباره فشار شدید روانی و استرس رو روی کادر فنی و بازیکنا اورد ... دقیقا اون اول فصل هم بعد چند تا نتیجه ضعیف همینجوری شدیم و انقدر فشار بود که بازیکنا نمیتونستن دستورات مربی رو پیاده کنن ولی اون بازی با ساندرلند با کمک عدنان تونستیم ببریم و از همونجا افتادیم رو دور ... کیفیت بازی بهتر شد و تونستیم تقریبا رو فرم هم بیفتیم و حتی ارسنال هم بردیم ولی خورد به بازی های ملی و مصدومیت کریک و رابین و بالطبع دو بازی نتیجه نگرفتن و افزایش فاصله با صدر و دوباره همون فشار شدید که حتی نمیتونن دو تا پاس بدن ... الان بازم باید یه بازی رو تو لیگ هر جوری شده ببریم تا این فشار کم بشه هر چند با این هافبک هفته دیگه جلوی استون ویلا هم حرفی برای گفتن نداریم ...

البته مربی باید تو این مواقع بتونه فشارها رو از بازیکنا کم کنه و انگیزه بده ، این یکی از نگرانی های من راجع به مویس از همون موقع هایی که بحث جانشینی سر الکس پیش می اومد بوده ولی خب تو شرایط خاصی هستیم و داستان ما با جریان مربی عوض کردن بقیه باشگاه ها فرق میکنه برا همین من فعلا تا زمانیکه مویس فرصت کافی نداشته باشه دربارش نتیجه گیری نمیکنم ... گزینه اول من مویس نبود ولی خب حالا که انتخاب شده ازش حمایت میکنم و وقتی میگم مشکلات هست و برای درست کردن و ثابت کردن خودش بهش فرصت میدم یعنی 2 سال دندون رو جیگر میذارم نه اینکه دوباره هفته دیگه بیام اینجا همون مشکلاتی که همه میدونیم رو ردیف کنم و مربی هم بشورم بذارم کنار !

چیزی که بیشتر از همه راجع به چند تا نتیجه اخیر منو اذیت میکنه اینه که میدونم با بازگشت مصدوما ، سابقه خوبی که اورتون مویس همیشه در نیم فصل دوم داشته و اگه بشه یکمقدار تقویت تیم تو ژانویه دوباره رو فرم میفتیم و امتیاز جمع میکنیم و به رتبه های بالا میرسیم و بعد اخر فصل حسرت این روزا رو میخوریم که اگه یه مقدار بهتر کار کرده بودیم و البته خوش شانس تر بودیم حتی قهرمان هم میتونستیم بشیم

باید درک کرد که بزرگترین مربی تاریخ بعد 26 سال با قهرمانی رفته کنار و ما یه مربی بی تجربه تو این سطح که جامی هم نبرده رو گذاشتیم تو رختکنی که ضعیف ترین فردش مدال قهرمانی لیگ برتر داره و از طرفی هوادارایی که چیزی جر موفقیت نمیشناسن رو هم داریم ، اصلا اگه ما تو صدر بودیم و مویس هیچ اشتباهی نکرده بود من به شک می افتادم ...

ما تو وضعیت بدتر از این هم بودیم که خیلی بدتر از الان بازی میکردیم و فشار رسانه ها وحشتناک تر از الان بوده .... هوادارا فرگی و بازیکنا رو هو میکردن و اگه به ترکیب تیم نگاه میکردید افسرده میشدید ولی از اون وضعیت که همه چی و همه کس بد و ضعیف بنظر میرسید با صبر کردن و انتخاب مسیر درست اومدیم بیرون و فرگی و باشگاه با اعتماد داشتن به پروژه و تحمل فشارها موقعی که واقعا خوشبین بودن کار خیلی سختی بود تونستن یکی از بهترین تیم های تاریخ باشگاه رو بسازن ... قرار نیست این دفعه هم به همون سرنوست دچار بشه ولی در این داستان نشانه هایی هست برای کسانی که می اندیشدند
اون موقع هم مثل همین الان اکثریت از دستیار مربی که اون موقع کیروش بود انتقاد شدید میکردند و روزنامه نگارهای طرفدار یونایتد هم مطلب می نوشتند که دوران فرگوسن تموم شده و باید بره

این صحبت که مایک فیلان رو چرا بیرون کرد و یا اینکه برگرده هم مثله جوک میمونه ! نصف مشکلات الان ما برا همین تفکرات فیلانیه ! یه جوری صحبت میشه مویس باشگاه رو خالی کرد که انگار همه افراد رو بیورن کرده ... کادر فرگی شامل ده ها نفر میشد نه فقط همون 3 نفر ... فقط رنه جای بحث داره که اونم مشخص شد که بهش پیشنهاد همکاری دادن ولی چون تمرین دادن دیگه جزو وظایفش نبوده تصمیم گرفته بره ، همین رنه هم تخصص اصلیش کار روی تکنیک جووناس و گرنه تو همین دورانی که اون تمرین دهنده بود خیلی ها از نحوه بازی تیم راضی نبودن .... پرسینگ و حفظ توپمون بهتر نشد که بدتر شد ... هر موقع هم امتیاز میدیم یک عده اسم فیل نویل رو میارن انگار که تئوریسین تیمه ... اون فقط نقش رابط کادر فنی و بازیکن ها رو داره و از طرفی شناخت بسیار خوبی از کادر تازه وارد و باشگاه داره ... مویس کادر مورد اعتماد خودشو اورد که تو همین موقع ها که فشار زیاده و اوضاع خوب نیست بتونه افراد مورد اطمینان ، اشنا با سبک کاریش که رابطه متقابل خوبی هم با هم دارن رو برای همفکری کنارش داشته باشه

تنها چیزی که این برهه صبر کردن رو خراب میکنه و اون موقع است که باید تصمیم جدی گرفت موقعیه که رختکن از دست بره و بازیکن ها بخوان زیر مربی رو بزنن درست مثل چیزی که در چلسی اتفاق میفته
من یه سری نشونه هایی دیدم که چند تا بازیکن که اتفاقا جزو با تجربه ها هم هستن انچنان تو زمین دل بکار نمیدن و بی خیال نشون میدن ولی هنوز زوده که بشه تصمیم گیری کرد

سرآلکس فرگوسن:" تا وقتی بازی هایی برای انجام دادن وجود داشته باشه بازی تمام نشده و ادامه داره"